سال گذشته مثل امشب زن عموی من به دنبال سرطان متاستاتیک فوت کرد
سارکوم که از عضله پای چپش شروع شده بود طی دو سال _حتی با درمان_ تا مغزش پیشروی کرد
و از پا درش آورد .
موندن عمو و دختر عموی 3 ساله ی بیچاره ی من .
این دو نفر رو که ببینم دلم آب میشه از غصه
هیچ کلمه ای نیست که بشه غم و تنهایی و دلتنگی عمو و دخترعموم رو باهاش توصیف کرد
دختر عموی بیچاره ی تنهای من ، بی پناه ترین دختر دنیاست
هرچی میخوام دعا کنم ، میگم خدا دلش شاد باشه، زندگیش قشنگ باشه .
اگه ممکنه تو دعاهاتون همه ی آدم های تنها و اونایی که به هر دلیل پدر و مادرشون کنارشون نیست
رو دعا کنید و از خدا واسشون بهترین رو بخوایید . ممنونم
درباره این سایت